امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی ما

10ماهگي اميدزندگيم امير محمد جان

       امير محمد ما 10 ماهه شده نفسم امير محمد جان پسر گلم در 10ماهگيش دستشو تكيه ميده به مبل و ميز بلند ميشه و راه ميره تا دستشو بر ميداره ميوفته تازه بعضي وقتا كه ميترسه بيفته داد ميزنه كه بياين منو بگيرين تا بشينم قربونش برم من ماماني عزيز دلم خيلي بهونه گير شده هرجا ماماني ميره مياي پشت سرش و بغل ميخواي مامانيم مجبوره هم غذا درست كنه هم امير محمدرو بغل كنه،امير محمد جان وجوت واسه من باباي پر از اميد و آرزو شده بابت وجودت ، نفس كشيدنت و خندهات و شيطونيات ممنون ،ممنون،ممنون خدايااااااااااااااااااااااشكرت با بت هديه اي(امير محمد) كه به ما داد...
5 دی 1392

جشن دندون امير محمد جون

پسر گلم در 9ماه و 8روزگيش اولين دندون قشنگش بيرون امد مباركت باشه پسر گلم، خيلي خيلي دوست دارم عشق زندگيم   قربونت عكس قشنگت برم نانازم     امير محمد جون با دختر خاله فاطمه و كيميا و پسرخاله ايليا در جشن دندون امير محمد جون بغل دختر خاله فاطمه تو جشن دندونش     ...
25 آذر 1392

فرشته کوچولوی من امیر محمد جان

الهی من قربون خنده هات و فدای گریه هات بشم مامانی امیر محمد خان من الان 3 ماهش کامل شده خیلی ناز میخنده و با بابا و مامانی کلی آقو آقو میکنه الهی من فدای صدای قشنگت بشم پسر من کلی واسمون خودشو لوس می کنه عمرمی مامانی تو تمااااام امید و زندگیمی دوستت دارم دوستت دارم هر چی بگم سیییییییییر نمیشم دوست دارم عزیزم     عکسای پسر قشنگمو تو 3 ماهگی میذارم تو ادامه مطلب قربونت برم من مامانی       ...
24 آذر 1392

9ماهگي پسر گلم

     امير محمدم 9 ماهه شد   عشق زندگيم امير محمد مامان روز به روز شيرين و شيرينتر ميشه پسر گلم خيلي راحت چهار دستو پا راه ميره و مدام ميره سراغ گلدوناي بابايي و خرابشون ميكنه البته باباييم حواسش بهت هست،پسر گلم من و بابا خيلي خيلي دوستت داريم تو عزيز دل ما هستي . كلماتي كه امير محمد تو 9 ماهگيش ميگه بابا               مامان           دده                بوو     پسرم دست ميزنه باي باي ميكنه هرچي دم دستش باشه ميكنه دهنش كلي خودشو وا...
12 آذر 1392

8 ماهگی امیر محمد من

                        امیریییییی نازم 8 ماهه شده امیر محمد مامانی پسر نازم این روزا دیگه خیلی راحت روی زمین خودشو می کشونه و سینه خیز میره تا هر جا که دوست داشته باشه میره و خیلی قشنگ میشینه خیلی شیطون شدی عسل مامان منم عاشقتمممممممممممم اینجا هم تولد مامانی بوده که رفتیم نخلستان امیر محمد در حال خوردن آخرشم ظرفش رو شکست اصلااااااا بروی خودشم نیاورد شیطون مامانیییییییییییی امير محمد هر كجاي دنيا كه باشي همين كه تپشهاي قلبت از آن من است خوشبختم ...
20 آبان 1392

لالايي واسه پسر گلم

لالا لا لا ، گلم بودي. عزيز و مونسم بودي. برو لولوي صحرايي. از اين بچه چه مي خوايي؟ لالا لا لا، گل چايي لولو ، از من چه مي خوايي؟ كه اين بچه پدر داره كه خنجر بر كمر داره. ...
9 آبان 1392

7 ماهگی نفسم

  7 ماهگی عشقم امیر محمدم: پسر گلم تو 7 ماهگی سینه خیز میره و کمی هم میشینه امیر محمدم جیگر گوشه مامانی خندهات به مامان و بابا امید به زندگی میده امید میده که واسه خنده هات از هیچ تلاشی دریغ نکنیم پسر گلم اینو بدون که خدا همیشه همراهته و مواظبته پسر گلم و بدون با یه لبخندت می تونی تمام دنیا رو به مامانی هدیه کنی پس خنده هاتو از ما دریغ نکن . امیر محمد و امیر حسین پسرگلم در تولد پسرخاله ایلیا  امیری در باغ باباجون       ...
30 مهر 1392

انتخاب اسم پسرم

پسر گلم وقتی که میخواستیم واست اسم انتخاب کنیم از خاله  کتاب اسمها رو گرفتیم و من و بابایی گشتیم و گشتیم تا اینکه دوتامون اسم آریا رو انتخاب کردیم در ماه 4 بودی که اسم آریا رو انتخاب کردیم چون نظر بابایی این بود که باید اسم گل پسرمون ایرانی باشه اما خیلی طول نکشید من بخاطر اینکه اسم آریا زیاد بود تصمیم گرفتم تغییرش بدم دوباره گشتیم تا اسم ماهان رو انتخاب کردیم اما مثل اینکه قسمت این بود که خودت اسم خودتو انتخاب کنی با 15 روز زود بدنیا اومدنت همزمان با ولادت حضرت محمد مصطفی (ص) و نظر بابا جون عباس اسم تورو " امیر محمد " گذاشتیم . دوستت دارم عزیز دلم ...
13 شهريور 1392

از طرف بابایی

اگر یه روز فرزندی داشتی بیشتر از هر اسباب بازی دیگری براش بادکنک بخر ... بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد میده... بهش یاد میده که باید بزرگ باشه اما سبک ، تا بتونه بالاتر بره... بهش یاد میده که چیزای دوست داشتنی می تونن تویه یه لحظه ، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن ، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه . و مهم تر از همه : بهش یاد میده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده ، چون ممکنه برای همیشه از دستش بده . ...
29 مرداد 1392